امروز همه نگران بودند چون ميخواستند لباس مشکي به خاطر شهداي 25 خرداد به تن کنند اما از يکطرف ديروز ضحاک خطبه خون خوانده بود . در خانه ماندن يا به دل حراميان رفتن با لباس مشکي و نماد سبز؟ قرعه بر جانبازي افتاد و مردم رفتند جمعيت به سمت محلهاي راهپيمايي رفتند فردوسي انقلاب آزادي سر پل جناح و...
اما حکم تير آمده بود سربازان ولي فقيه خودخوانده ديشب سلاحهاي خود را آماده کرده بودند و منتظر مردم بي دفاع و مظلوم بودند که با اينهمه کشتار 25 خرداد فقط راي خود را ميخواستند و مات و مبهوت به حراميان مينگريستند که آخر ما را با شما چه کار ،ما نه به رهبر کار داريم نه ولايت فقيه ،ما آمده ايم ميگوييم حرفمان را بشنويد ببنيد چه ميگوييم . ببنيد چيز بدي ميخواهيم خواهش ميکنيم بذاريد حرف بزنيم اما پاسخ چه بود فحش باتوم و گلوله هاي جنگي. بله منطقشان اين بود و چون توان بازي کردن نداشتند و ميدانستند ملت پشتيبانشان نخواهد بود کل بازي را به هم زدند . امروز آسفالت داغ خيابان امير آباد منتظر نداست ، امروز جهانيان به نظاره نشسته اند آخرين نگاه ندا را . امير آباد منتظر نداست گويي او را فرشته ها فرا ميخوانند که بيا پيش ما.
امروز شهداي راه سبز ايرانيان منتظرند که خدايي شوند و به حق بپيوندند . غسل شهادت ميکنند و به نداي معبود لبيک ميگويند و آماده سفر ميشوند ميروند و ما را تنها ميگذارند با عشق ميروند خوشحال ميروند اما دنياي غم و اندوه را بر خانواده خود ميگذارند .
امروز شنبه سياه بود . حراميان زخمي ها را هم از بيمارستانها دزديدند و به بند کشيدند . جنازه ها را دزديند و مخفيانه به خاک سپردند . آه و صد افسوس که گويي نگاه ندا هميشه به دنبال راي نداده خود بود راي سبزش که هيچگاه به صندوق نيانداخت
امروز شنبه سياه بود روزي که مردم چهره واقعي ولي فقيه را شناختند و با ادبياتش آشنا شدند و فهميدند در حرفش قاطع است و اگر کسي تخطي کند به ندا ميپوندد
اما حکم تير آمده بود سربازان ولي فقيه خودخوانده ديشب سلاحهاي خود را آماده کرده بودند و منتظر مردم بي دفاع و مظلوم بودند که با اينهمه کشتار 25 خرداد فقط راي خود را ميخواستند و مات و مبهوت به حراميان مينگريستند که آخر ما را با شما چه کار ،ما نه به رهبر کار داريم نه ولايت فقيه ،ما آمده ايم ميگوييم حرفمان را بشنويد ببنيد چه ميگوييم . ببنيد چيز بدي ميخواهيم خواهش ميکنيم بذاريد حرف بزنيم اما پاسخ چه بود فحش باتوم و گلوله هاي جنگي. بله منطقشان اين بود و چون توان بازي کردن نداشتند و ميدانستند ملت پشتيبانشان نخواهد بود کل بازي را به هم زدند . امروز آسفالت داغ خيابان امير آباد منتظر نداست ، امروز جهانيان به نظاره نشسته اند آخرين نگاه ندا را . امير آباد منتظر نداست گويي او را فرشته ها فرا ميخوانند که بيا پيش ما.
امروز شهداي راه سبز ايرانيان منتظرند که خدايي شوند و به حق بپيوندند . غسل شهادت ميکنند و به نداي معبود لبيک ميگويند و آماده سفر ميشوند ميروند و ما را تنها ميگذارند با عشق ميروند خوشحال ميروند اما دنياي غم و اندوه را بر خانواده خود ميگذارند .
امروز شنبه سياه بود . حراميان زخمي ها را هم از بيمارستانها دزديدند و به بند کشيدند . جنازه ها را دزديند و مخفيانه به خاک سپردند . آه و صد افسوس که گويي نگاه ندا هميشه به دنبال راي نداده خود بود راي سبزش که هيچگاه به صندوق نيانداخت
امروز شنبه سياه بود روزي که مردم چهره واقعي ولي فقيه را شناختند و با ادبياتش آشنا شدند و فهميدند در حرفش قاطع است و اگر کسي تخطي کند به ندا ميپوندد